به نوشته کتاب تاریخ سیستان که مرحوم ملک الشعرای بهار آن را تصحیح و منتشر کرده است؛ اولین اعتراضی که نسبت به شهادت امام حسین(ع) صورت گرفت از طرف ساکنان سیستان بود. لذا به تدریج ایران و به خصوص خراسان به مرکز اصلی اعتراض ها علیه بنی امیه تبدیل شد. چرا که خراسان مامنی برای عاقهمندان به دین شدهبود و بیشتر پایه گذاران علوم حدیث و علوم نقلی خراسانی ها هستند و در حوزه عرفان و حکمت نیز تلاش های قابل توجهی انجام داده بودند. وقتی به منطقه خوارزم نگاه میکنیم کهن ترین متن ها در فضایل اهل بیت (علیهم السلام) مربوط به این ناحیه است و ناحیه خوارزم از لحاظ علمیو تمدنی بسیار تاثیرگذار بوده است؛ لذا خراسان جریان پویایی بوده که نمیتوانسته فرهنگ جاهلیت را بپذیرد. در زمان امویان از یک طرف ایرانیان به انسان های درجه دو تبدیل شده بودند و از طرف دیگر عملکرد امویان با عقاید آن ها سازگاری نداشت؛ بنابراین سعی کردند امویان را کنار بگذارند. در سقوط امویان و روی کار آمدن عباسیان حداقل میتوانیم ٢٠ نهضت را در خراسان شناسایی کنیم. پایگاه شعوبیگری هم بیشتر در خراسان شکل گرفت. شعوبی ها هم بیشتر بر مسئله عدالت و این که اسلام آمده تا تبعیض ها را برطرف کند تاکید میکردند. ابومسلم خراسانی خدمت امام جعفر صادق(ع) پیشنهاد داد که ایشان عهده دار خلافت مسلمین شوند. اما ایشان نپذیرفتند. لذا این ها به سمت عباسیان گرویدند و از آنجت که عباسیان فرزندان عباس عموی پیامبر(ص) بودند کسی تصور نمیکرد که علیه خاندان پیامبر عمل کنند که متاسفانه از اوایل خلافت بنی عباس نشانه های این مخالفت آشکار میشود
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی